اصول زندگي

ساخت وبلاگ
قرآن اشارهقرآن: اين لفظ در اصل مصدر است بمعني خواندن. چنانكه در بعضي از آيات معناي مصدري مراد است: مثل إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ؛ قيامت: 17- 18.قرآن در اينجا مصدر است مثل فرقان و رجحان و هر دو ضمير راجع بوحي اند يعني در قرآن عجله نكن زيرا جمع كردن آنچه وحي ميكنيم و خواندن آن بر عهدۀ ماست … و چون آنرا خوانديم از خواندنش پيروي كن و بخوان.سپس قرآن علم است بكتاب حاضر كه بر حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله نازل شده باعتبار آنكه خواندني است و آن مصدر از براي مفعول (مقروّ) است، قرآن كتابي است خواندني بايد آنرا خواند و در معانيش دقّت و تدبّر نمود بنظر نگارنده همان خواندن سبب تسميۀ اين كتاب عظيم باين نام است. چنانكه خود قرآن بخواندن آن كاملا اهميّت ميدهد: وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ نمل: 92. وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا؛ مزمّل: 4. فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ؛ مزمّل: 20. بعضي ها قرآن را در اصل بمعني جمع گرفته اند كه اصل قرء بمعني جمع است در اينصورت مي توانند بگويند كه: آن مصدر از براي فاعل است قرآن يعني جامع حقائق و فرموده هاي الهي. ولي با ملاحظۀ آنچه گذشت معناي اول مقبول تر بلكه منحصر بفرد است. الميزان نيز آنرا اختيار كرده است.[1]اوصاف قرآن؛ خداوند در قرآن اوصافي براي قرآن ذكر ميكند كه مبيّن مقام شامخ اين كتاب الهي است و موقعيّت و عظمت آنرا بطور واضح متجلي ميسازد از قبيل:1- لا رَيْبَ فِيهِ هُديً لِلْمُتَّقِينَ بقره: 2.2- هُديً لِلنّاسِ بقره: 185 .3- قُرْآنٍ مُبِينٍ حجر: 1 .4- وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ حجر: 87 .5- إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ اسراء: 9 .6- شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ اسراء: 8 اصول زندگي...
ما را در سایت اصول زندگي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 54 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1402 ساعت: 21:27

درس 2ایمان و حقیقت آنمفهوم ايمان در لغت و اصطلاحایمان از دیدگاه اسلامفوايد ايمانرابطه ایمان و عملرابطه ایمان و اختیارمتعلقات ايماندرجات ایمانمقدمهايمان از باب «افعال» (آمن، يؤمن، ايمانا) و از ماده اَمن، به معناي ايمن گردانيدن است، ولي در معاني گرويدن، باورداشتن، روي کردن و اعتماد ورزيدن استعمال مي شود. با توجه به ماده و موارد استعمال اين واژه در تعريف آن مي توان گفت: ايمان باورداشتني است که باعث گرويدن شخص به يک امت مي شود و او را از خطرات کفر، نفاق و گمراهي ايمن مي بخشد.اما در تعریف اصطلاحی ایمان، قرن ها میان متكلمان، فیلسوفان و الهی دانان مسلمان و مسیحی و پیروان دیگر ادیان اختلاف نظرهای جدی وجود داشته و دارد. بیشترین اختلاف ها بر سر داخل كردن سه موضوع در تعریف ایمان است: اول علم، دوم اراده و سوم عمل. بسیاری از فیلسوفان و متكلمان شیعه ایمان را همان علم، علم جزمی و یقینی، می دانند. برخی از شیعیان و نیز اغلب اشاعره و مرجئه ایمان را عملی ارادی، یعنی تصدیق می دانند و حتی برخی از مرجئه اقرار زبانی را كافی می دانند. خوارج عمل را جزء ایمان می دانند و فاسق را خارج از حوزه ایمان می شمارند. اما به نظر می رسد ایمان چیزی بیش از علم است و عمل خارجی در آن دخالتی ندارد. ایمان تصدیق قلبی است كه به اراده و اختیار انسان و در پی علم یا باور تحقق می یابد و عمل خارجی از لوازم ایمان است و نه جزء ماهیت آن. اقرار به زبان نیز جزء ماهیت ایمان نیست، بلكه آن نیز مانند سایر عمل های خارجی از لوازم ایمان است. نكته با اهمیتی كه ممكن است پذیرش آن برای آشنایان با فلسفه و حكمت اسلامی اندكی سنگین باشد، فراتر بودن ایمان از علم و اختیاری بودن آن است.برای اینكه این مسئله روشن گردد توجه به شواهد زیر راه گشاست:1. ا اصول زندگي...
ما را در سایت اصول زندگي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 60 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 14:28

بخش اول: مبدأدرس1اهمیت مباحث اعتقادیاهمیت و فائده تفکّرنخستین موضوع برای «تفکر» و «اندیشیدن»تعریف و آثار اعتقاد به ديندين و تامين عدالت اجتماعيارکان دین شناسیراه های شناختمقدمهاهميت و ارزش هر علمي به موضوع آن بستگي دارد و در ميان تمام علوم، علم اعتقادات شريف ترين و با ارزش ترين جایگاه را دارد. لذا شایسته است که انسان در چند و چون این علم با ارزش تفکر و اندیشه نماید.اهمیت و فائده تفکّر امام علي(علیه السلام) در نامه 31 نهج البلاغه، فوائدی را برای «تفکّر» بیان نموده اند.ایشان درباره فوائد «تفکّر» می فرماید: «هر كس انديشه خود را به كار گيرد حقايق را مى بيند و راه صحيح را انتخاب مى كند». در واقع حضرت همانند قرآن، اهمّيّت تفكر در امور دنيا و آخرت را بر همگان آشکار دانسته و آن را سبب پیروزی و موفقیت افراد می داند.آن حضرت در بخشی از نامه 31 «نهج البلاغه» مى فرمايد: (هر كس انديشه خود را به كار گيرد حقايق را مى بيند و راه صحيح را انتخاب مى كند)؛ «وَ مَنْ تَفَكَّرَ أَبْصَرَ». اهمّيّت تفكر در همه امور دنيا و آخرت چيزى نيست كه بر كسى مخفى باشد و تمام افراد پيروزمند و موفق همين راه را پيموده اند. «قرآن مجيد» در اين باره مى فرمايد: «قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون * فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ ...»(سوره بقره، آيات 219 و 220)؛ (بگو آنچه افزون بر نیاز است، اينچنين خداوند آيات را براى شما روشن مي سازد، تا شايد انديشه كنيد! * درباره دنيا و آخرت! ...).[1]ای برادر تو همان اندیشه ای مابقی خود استخوان و ریشه ایگر گل است اندیشه تو گلشنی ور بود خاری تو هیمه گلخنی(مولوی، مثنوی معنوی)نخستین موضوع برای «تفکر» و «اندیشیدن»اولین اصول زندگي...
ما را در سایت اصول زندگي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 60 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 14:28

خلاصه دروس اندیشه اسلامی1خلاصه مباحث مبدأ:- انسان باید ابتدا قوا و ابزار شناخت خود و گستره و مرزهای آنها را بشناسد تا بعد به شناخت جهان دست یابد. آن چنان که امیرالمؤمنین می فرماید: کسی که خود را نمی شناسد، چگونه غیر خود را تواند شناخت. - اگر آدمی قبل از هر چیز خود را بشناسد، بهتر می تواند از سرمایه های وجودی خود بهره ببرد و آنها را شکوفا سازد.- هرگاه انسان موفق شود استعداد های خود را بشناسد، سرمایه های وجودی خود را به کمال رسانده است. - اگر انسان ساختار پیچیده خود را مورد تأمل قرار دهد به ناظمی حکیم و علیم که چنین ساختاری را پدید آورده است آگاه می گردد و این مقدمه خود شناسی است.- برای روشنی هر چه بیشتر رجحان و ضرورت خودشناسی می توان به دلایل ذیل اشاره کرد: 1- مقدمه کمال انسانی 2- پیش درآمد جهان شناسی 3- مقدمه خداشناسی.- گروهی علاوه بر بعد مادی انسان به بعد غیرمادی او نیز اعتقاد دارند و برای انسان علاوه بر بدن مادی، حقیقتی به نام روح قائلند. ادیان الهی به ویژه اسلام با این دیدگاه همراه است.- فیلسوفان دلایل متعددی بر غیر مادی روح اقامه کرده اند، یکی از آنها این است که وقتی ذر خودمان یعنی همان من درک کننده دقت می کنیم می یابیم که وجود من که حقیقت انسان است امری بسیط و غیر قابل تقسیم است و نمی توان آن را به دو نیمه من تقسیم کرد.ازدیدگاه اسلام و قرآن، انسان علاوه بر بدن مادی از روح الهی بهره مند است و اصولا حقیقت انسان روح اوست. و قرآن در آیاتی به دو ساحتی بودن انسان تصریح می فرماید: « ثم سوّاه و نفخ فیه من روحه» - قرآن در آیه «الله یتوفی الانفس حین موتها» موضوعی را پیش می کشد و آن اینکه حقیقت و واقعیت آدمی همان روح اوست که با بدن مادی همراه است.- از آیاتی مانند « قل یتوفاکم ملک اصول زندگي...
ما را در سایت اصول زندگي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : madibniaa بازدید : 69 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 14:28